بنام خدا
آسمان، این شبها که می رسد عجیب بیقراری میکند وزمین داغ دلش تازه میشود وزخم شرمش سر باز میکند.
ملکوتیان حق دارند سر بر دیوار عرش بگذارند وهای های گریه کنند.
وتنها خداست که میتواند تسلای دل علی باشد.
آن خانه نمیدانم آن شب به چه قدرتی بر پای ایستاده بود،آن مدینه چه مدینه ای بود که چنین مصیبتی را تاب آورد ودرهم نشکست.آن چه قبرستانی بود که سرچشمه عصمت را درخود فروبرد ودم برنیاورد.آن چه خاکی بود که به خود جرأت داد فاطمه را ازعلی جدا کند؟
چرا آن خانه برجای ماند؟چرا مدینه ویران نشد؟چرا آسمان در خود نپیچید؟چرا بغض زمین نترکید؟چرا عالم فرونریخت؟
چه رازی بود درشهادت زهرا که خانه فرونریخت،مدینه زیروزبر نشد،عمود خیمه آسمان نشکست وزمین متلاشی نگشت؟آفرینش این تحمل را از کجا آورده بود؟
مگرنه زهرا والاترین محبوبه خداوند بود وخدا به بهانه وصلتش فرموده بود«احب النساء الی».
مگر نه فاطمه محور کسا بود وبقیه وابستگان او؟پیامبر پدر او بود و علی همسر او وحسنین فرزندان او؟
مگرنه رضای خداوند درگرو رضایت مرضیه بود و غضب خداوند درگرو خشم او؟مگرنه صدیقه کبری راز افرینش زن بود،بهانه خلقت نسوان؟
مگرنه خداوند به فرشتگان فرموده بود:هذا نور من نوری ،اسکنته فی سمائی وخلقته من عظمتی...
مگرنه فاطمه شبیه ترین بود به رسول خدا؟
مگرنه فاطمه راستگوترین موجودات بود پس از رسول خدا؟
مگرنه فاطمه پاره جگرپیامبربود وعزیزمسلّم خداوند جل وعلا؟مگرنه....
چه رازی بود درشهادت زهراکه خانه فرونریخت ،مدینه زیروزبر نشد ،عمودخیمه آسمان نشکست وزمین متلاشی نگشت؟
آفرینش این تحمل را ازکجاآورده بود؟
کسی هست درخانه فاطمه پس از او که شاید این راز سربه مهر ،به دستهای او گشوده شود.او اسماء است.محرم اسرار فاطمه است.از او بپرسید شاید پاسخ بگوید.
بگویدکه :«آری حسنین سر به پای مادر نهاده بودند وپایه های عرش را به ضجه های خویش می لرزاندند.زینب وام کلثوم ،کائنات را با موهای خویش پریشان میکردند.
چروک بر پیشانی آسمان افتاده بود،زمین از درد به خود میپیچید،ناله های فرشتگان داغ پیامبر را دوچندان میکرد.ولی چه بودآنچه آفرینش را برپای نگاه میداشت؟
درآن شب تغسیل ماه ،من دیدم که علی در مأمن تاریکی سر برعمود آسمان نهاده بود و زار زار میگریست.»
اگر درعاشورا سجاد(ع)مشت بر زمین کوفت وآسمان را به آرامش خواند درآن شب علی سربردیوار کائنات ،ملتقای زمین وآسمان، محور آفرینش می سایید وباوجود بیقراری خویش، همه را به آرامش میخواند.
«صلی الله علیک یا فاطمه بنت رسول الله»
برگرفته از
خداکندتوبیایی
سیدمهدی شجاعی